فان کده
فان کده

فان کده

چرا مایکروسافت ماشین نمی سازه؟

در یکی از نمایشگاههای کامپیوتری که اخیرا برگزار شده بود بیل گیتس موسس مایکروسافت و ثروتمندترین مرد جهان صنعت کامپیوتر را با صنعت اتومبیل مقایسه و ادعا کرد:

اگر تکنولوژی جنرال موتورز با سرعتی مانند سرعت پیشرفت تکنولوژی کامپیوتر پیشرفت کرده بود امروز همه ما ماشین‌هایی سوار می‌شدیم که قیمتشان 25 دلار و مصرف بنزین آن 4 لیتر در هر 1000 مایل بود.

جنرال موتورز هم در جواب بیل گلیتس اعلام کرد:

اگر جنرال موتورز هم مانند مایکروسافت پیشرفت کرده بود این روزها ما ماشین‌هایی با این مشخصات سوار می‌شدیم:

1- کیسه هوا قبل از باز شدن در هنگام تصادف از شما می‌پرسید: Are You sure?

2- بدون هیچ دلیلی ماشین شما در روز دو بار تصادف می‌کرد!

3- هر دفعه که خطهای وسط خیابان را از نو نقاشی می‌کردند شما باید یک ماشین جدید می‌خریدید!

4- گاه و بیگاه ماشین شما در خیابانها از حرکت باز می‌ایستاد و شما چاره‌ای جز استارت مجدد restart نداشتید!

5- گاهی اوقات در اثر کارهایی مانند گردش به چپ ماشین شما خاموش Shot down می‌شد و استارت آن نیز ار کار می‌افتاد. در اینگونه موارد چاره‌ای جز نصب مجدد reinstall نداشتید!

6- فقط یک نفر از ماشین می‌توانست استفاده کند مگر اینکه با خرید ماشین مدل 95 یا NT برای آن صندلی‌های بیشتری خریداری می‌کردید!

7- ماشینهای مکینتاش با موتور Sun بهتر – پنج بار سریعتر و راحت‌تر از ماشین‌های مایکروسافت بودند اما تنها در 5 درصد جاده‌ها می‌شد این ماشینها را یافت!

8- چراغهای اخطار وضعیت بنزین، روغن و آب با یک چراغ General Fault تعویض می‌شدند!

9- صندلی‌های جدید همه را مجبور می‌کردند تا بدن خود را متناسب و اندازه آنها بکنند!

10- جنرال موتورز خریداران ماشینهایش را مجبور به خرید نقشه‌های راهها می‌کرد که ممکن بود اصلا به درد رانندگان نخورد. هرگونه تلاش برای پاک کردن این Option منجر به کاهش کیفیت عملکرد تا پنجاه درصد و بیشتر می‌شد!

11- هر بار که جنرال موتورز مدل جدیدی را به بازار عرضه می‌کرد خریداران ماشین باید رانندگی را از اول یاد می‌گرفتند چون هیچ یک از عملکردها و کنترلهای ماشین مانند مدل قبلی نبود!

12- برای خاموش کردن ماشین باید دکمه استارت را می‌زدند!


بنده خدا فقط سلام کرد (شعر طنز)

بنده خدا فقط سلام کرد (شعر طنز)

دختری از کوچه باغی می گذشت
یک پسر در راه ناگه سبز گشت

در پی اش افتاد و گفتا او سلام
بعد از ان دیگر نگفت او یک کلام

دختر اما ناگهان و بی درنگ
سوی او برگشت مانند پلنگ

گفت با او بچه پروی خفن
می دهی زحمت به بانویی چو من؟

من که نامم هست آزیتای صدر
من که زیبایم مثال ماه بدر

من که در نبش خیابان بهار
می کنم در شرکت رایانه کار

دختری چون من که خیلی خانمه
بیست و شش ساله، مجرد، دیپلمه

دختری که خانه اش در شهرک است
کوی پنجم، نبش کوچه، نمره شصت

در چه مورد با تو گردد هم کلام
با تو من حرفی ندارم والسلام!

مژده


سایت جدید ما تاسیس شد وبلاگی خوب برای اموزش تکنولوژی 

مارا در آن سایت نیز حمایت کنید 

ادرس http://techno-learn.rzb.ir

تکنو لرن 

مورد داشتیم

مورد داشتیم که...

 

مورد داشتیم پسره از بس به مدرسه علاقه داشته سیزده بدر با خانواده رفتن تو حیاط مدرسه چادر زدن خیلی هم ریلکس....

 

*******مورد داشتیم که*******

 

مورد داشتیم طرف تو عروسیش ماکارونی داده, سر ته دیگش چند تا کشته داده

 

*******مورد داشتیم که*******

 

مورد داشتیم پدره به پسرش گفته :توچشم دیدن پیشرفت منو نداری!!!

 

*******مورد داشتیم که*******

 

مورد داشتیم از کلیپس دختره به عنوان چنگک برای برداشتن اشیاء به وزن1000 تن به بالا استفاده شده

 

*******مورد داشتیم که*******

 

مورد داشتیم دختره تو امتحان رانندگی میخواسته دنده عقب بره
به جای این که دستشو بندازه پشت صندلی انداخته گردن افسر !!

 

*******مورد داشتیم که*******

 

مورد داشتیم اینقدر عاشق بوده که دیونه شده
به هر کی نگاه میکرده عشقشو میدیده

 

*******مورد داشتیم که*******

 

مورد داشیتم کارت ملی دختره عکس کلیپس بوده

 

*******مورد داشتیم که*******

 

دختره با ۱۲۰کیلو وزن توی قسمت علایق زده :ورزشهای رزمی!
یاد پاندای کونگ فو کار افتادم....

 

*******مورد داشتیم که*******

 

مورد داشتیم به رولت خامه ایی میگفته کیک حلقه ایی
خدایا اینو کجای دلم بذارم

 

*******مورد داشتیم که*******

 

دیروز پنل ماشین ما رو دزدیدن ساعت ۱۲ همون شب رفتم میدون شوش پنل خودمو
۵۰ هزار تومن خریدم اومدم گذاشتیم سر جاش...
سارقِه ما داریم...؟

 

*******مورد داشتیم که*******

 

مورد داشتیم دختره بعد از ولنتاین مغازه عروسک فروشی زده......به جون تو اگه دروغ بگم.....مغازشم همین سر کوچس تازه نمایندگی فعال در سراسر کشور هم میخواد

 

*******مورد داشتیم که*******

 

مورد داشتیم طرف یه نرم افزاردرباره ی سرطان رو گوشیش نصب کرده بعد ازدیدن علایم چند سرطان توخودش برنامه رو لغو کرده !!خیلی هم طبیعی!!

 

*******مورد داشتیم که*******

 

مورد داشتم اهنگ یاس رو میخوندم بعد بابام اومده تو اتاقم میگه این چرت و پرتا چیه میخونی؟ بعد دیدم خودش تو حموم میخونه :سرت رو با چی میشوری با شامپو گلرنگ!

 

*******مورد داشتیم که*******

 

مورد داشتیم دختره تو گوگل زده: دانلود اون بازی خوچگلی که تو خونه ی پریسا جون تو لبتاپه داییش اینا بازی میکردیم . . . . اگه دروغ بگم خالم بیاره گودزیلاشو دو ماه بزاره پیشم .!!!. .آره دخترای مملکت اینجورین .

 

*******مورد داشتیم که*******

 

مورد داشتیم دختره یه کهکشان پیدا کرده اسمشو گذاشته کهکشهان راه کلپیس


!!!!!!!!!!!!!مرغ!!!!!!!!!!!!!!!!


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org 
مرغ، آهنگ جدایی ساز کرد
ناگهان از سفره ام پرواز کرد
از فراقش قلب بشقابم شکست
قاشق و چنگال من در غم نشست
دید او فیش حقوقم را مگر؟
کاین چنین از پیش من بگرفت پر
مرغکم رفتی تو از پیشم چرا
کردی از پیش خودت کیشم چرا

من به تو خیلی ارادت داشتم
حشر و نشری با کبابت داشتم
خاطراتت مانده در کنج اجاق
سوخت قلب دیگ تفلون از فراق

ران و بال و سینه ات یادش بخیر
قلب چون آیینه ات یادش بخیر
با سس قرمز چه زیبا می شدی
خوب و دلچسب و دلارا می شدی

ای فدای ژامبون رنگین تو
سوپ های داغ و آن ته چین تو
ناز کم کن پیش ماها هم بیا
لطف کن، یک شام، اینجا هم بیا

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org 
دستمان از گوشت دور است ای نگار
پس تو دیگر اشکمان را در نیار
زندگی بی تو جهنم می شود
سکته، اسبابش فراهم می شود

ای فدای قُد قُدایت باز گرد
این دل و جانم فدایت باز گرد
بی تو باور کن که مردن بهتر است
از جهان تشریف بردن بهتر است

از خر شیطان بیا پایین عزیز
عشوه کم کن، زهر در جامم مریز
تازگی از دیگران دل می بری
هرکه بامش بیش، با او می پری

در نبودِ هیکل زیبای تو
دلخوشم با سنگدان و پای تو
پس چه شد آن بال های خوشگلت
لک زده است این دل برای شنسلت

ذهن یخچالم پُر است از یاد تو
بازگرد ای خوشگل تو دلبرو
تخم خود را لااقل از ما نگیر
تا که با خاگینه اش گردیم سیر

تصاویر سه بعدی و متحرک


منتخبی از تصاویر متحرک جالب و سه بعدی 

                                

 بدلیل متحرک و حجیم بودن تصاویر لطفا تا باز شدن کامل شکیبا باشید
 گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org
 
 
 گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org
 لطفا از ادامه مطلب دیدن فرمایید

  ادامه مطلب ...

شرایط خواستگاری


 محققان می گویند نه شنیدن از یک زن، همیشگی نیست. از نظر آنها کافی است کمی شانس با مرد خواستگار همراه باشد و زن رویاهایش، تا ۱۰ سال دیگر ازدواج نکند. چرا که به گفته پژوهشگران، نظر زن ها در مورد ازدواج هر ده سال یک بار زیر و رو می شود و ممکن است زنی که در دهه سوم زندگی اش به یک خواستگار نه گفته، ده سال بعد پشیمان شود و تصمیم بگیرد با همان مرد ازواج کند. اگر یکی از مردهای فامیل تان شکست خورده از خواستگاری برگشته، خواندن این ایمیل را به او پیشنهاد کنید.

به نقل از دیلی میل؛ مردها در دنیای زنان به ۵ دسته تقسیم می شوند و خانم ها هر ۱۰ سال یک بار، آرزوی ازدواج با یک گروه از این افراد را در سرشان می پرورانند. اگر هنوز هم نمی توانید چنین ادعایی را باور کنید، مطالب این ایمیل را تا انتها بخوانید :
 دسته اول: ۱۸ تا ۲۴ سالگی: مرد باید خوش تیپ باشد

خانم ها در این سنین احساساتی ترند و بیشتر به دنبال یک همدم و همفکر می گردند اما هرگز از اصل خوش تیپ بودن کوتاه نمی آیند. از نظر زنی که ۱۸ تا ۲۴ سال دارد، همسر ایده آل باید:

بقیه ی سنین در ادامه ی مطلب


  ادامه مطلب ...

نوشته های فیسبوکی



هر نوشته ای نویسنده ای دارد. هر نویسنده ای حق دارد اسمش را پای مطلبش ببیند. نوشته هایی که در این صفحه می خوانید، Status های کپی پیست شده ای است که در شبکه های اجتماعی دست به دست چرخیده و صاحبش را گم کرده. اگر «شما» نویسنده این آثار هستید، لطفا عصبانی نشوید. لبخند بزنید و به خواننده هایی فکر کنید که با خواندن نوشته هایتان لبخند می زنند و در دل تحسین تان می کنند.
1- مهندسین آی تی یه کاری کنن که دیگه امسال مراسم عیددیدنی به صورت آنلاین انجام شه ما هم زیاد تو زحمت نیفتیم.

2- بچه ها اگه نمی تونین یه اسم خوب درست حسابی رو بچه هاتون بذارین، بی خیال شین بذارین همون «نیوفولدر» بمونه!

3- سر چهار راه یه وانت از چرغ قرمز رد شد، پلیس تو بلندگو گفت: وانت کجا می ری؟ وانتیه تو بلند گوش گفت: دارم می رم خونه! اینجور ملتی هستیم خلاصه.

4- می خوام بدونم من الان دقیقا کجای زندگی ایستادم که اینقدر درد داره؟

5- پسر چیست؟
یک انسان مظلوم و تنها
که زمان به دنیا آمدنش می گویند: حال مادرش چجور است؟
موقع عروسیش می گویند: چه عروس زیبایی
و موقع مردنش می گویند: بیچاره زنش
6- خانه چیست؟
 خانه و بقیه لوازم درون اون زائده هایی هستند که اطراف کامپیوتر رو فرا گرفته اند!
7- اون زمونا که از این نوشابه شیشه ای ها بود یه روز خواستم یه شیشه که اضافه اومده بود رو بذارم تو در یخچال، دیدم بلنده و جا نمی شه.
درش آوردم یه کمش رو خوردم دوباره گذاشتم، و در کمال تعجب دیدم نه بازم جا نمی شه!
8- خیلی دلم می خواد بدونم اولین نفری که کشف کرد تخم مرغ خوردنیه، پیش خودش چی فکر کرده!

9- هر وقت حوصله ندارم این همه صفحه رو ببندم و کامپیوترو خاموش کنم، کلید سه راهی رواز پایین با پام فشار می دم و خطاب به کامپیوتر می گم:
فکر کن برق رفت! والا! چه کاریه یه ساعت طولش می دین!
10- کسایی که آی فون دارن باید بدونن که آی فون هم موبایل محسوب می شه و حتما لازم نیست توضیح بدن که«دارم با آی فونم آهنگ گوش می کنم» آره بابا!

11- بعضیا انقدر قشنگ دروغ م یگن آدم حیفش میاد باور نکنه.

12- انقدر بدم میاد از این مسافرهایی که همیشه 10 متر قبل از مقصد ما پیاده می شن و ما رو هم مجبور می کنن پیاده شیم و او 10 متر رو پیاده بریم.

13- اگه می خواین ناسزاهای جدید به ذهنتون برسه، تنهایی ماشین هول بدین! من امتحان کردم، خوب جواب می ده.

14- مردم موقع خواب به رویاها و آرزوهاشون فکر می کنن اون وقت من همه اش حواسم به اینه که مبادا فردا یکی زودتر از من دخل ماکارونی توی یخچالو بیاره!

15- مورد داشتیم دانشجوی ترم اولی به حراست دم دانشگاه گفته بابای مدرسه!

16- پارسال اونقدری که من واسه تمیز کردن فرش های خونه پارو زدم، اگه واسه تایتانیک زده بودم همه نجات پیدا کرده بودن!

17- کاش تو هندونه هم از سیستم طالبی و خربزه استفاده شده بود و همه تخماش یه جا جمع بود.

18- استاد شیمی داشت با کلی هیجان درس می داد و می گفت از هیدروژن به اکسیژن، از اکسیژن به نیتروژن؛ یهو از ته کلاس گفتم: نیتروژن به گوشم!

19- این همه درس خوندیم بالاخره نفهمیدیم این رابطه فیثاغورس چی بود؟ با کی رابطه داشت؟ عجب کلکی بود این فیثاغورس.

20- نشد ما یه چیزی بخریم، بابامون نگه این چیه خریدی؟ واقعا لازم بود؟ چقدرم گرون خریدی، انداختن بهت!

21- به داداشم اس ام اس دادم یه کم پول داری بهم قرض بدی؟ جواب داده: چی؟ اس ام است بدخط اومد!

22- دیروز با مامانم دعوام شد ولی خدایی در حد آلبوم دادن نبود. شاید یه تک آهنگ بدم بیرون.

23- به نظرم ما آخرین نسلی هستیم که احترام پدر و مادرمون رو نگه می داریم، حالا ببین کی گفتم.

24- یه سری از دوستان فرصت نکردن تو برف عکس بگیرن و بذارن فیس بوک، حالا دارن تو گوگل سرچ می کنن «عکس برف از دور!»

25- دیگه نبینم به جاستین بیبر بگین دخترها! دیگه 20 سالشه، واسه خودش خانمی شده.

26- «از رو تصویر نزن جلو، خراب می شه» جمله نوستالژیک بچه های دهه شصتی. حالا این همه رو تصویر زدیم جلو خراب شد؟

27- یه زمانی احساس می کنی اندازه موهای سرت رفیق داری اما وقتی بهشون احتیاج داری می فهمی که کچل بودی.

28- بابام این ترم میگه یه کمم درس بخونی بد نیستا!
گفتم تو درس می بینی و من پیچش درس...
بابام 10 دقیقه سر تکون داد و اتاقو ترک کرد.
30- اینقدری که من قلیون کشیدم
ناصرالدین شاه قاجار نکشید. حق منه عکسم روی قلیونا باشه! والا
31- جون مادرتون اگه ماشین صفر می خرین رو شیشه بنویسید:
«ماشین صفره»
ولی پلاستیک های رو صندلیشو بکنین.
31- مهریه عروس گُلمون چقدر باشه؟
3296 تا سکه بهار آزادی به نیت تعداد فرندهای فیس بوکش
32- باب اسفنجی به پاتریک: من زشتم به هیچ دردی نمی خورم
پاتریک: چرا به درد می خوری، باعث می شی بقیه نسبت به خودشون حس بهتری داشته باشن!

غزل

یک روز که زیبا غزلی در نظر افتاد
ما را هم از عشّاق سرودن به سر افتاد

اما ز بد اقبالی و ناشی گری ما
با بانوی منزل جدلی سخت در افتاد

می گفت «سیه چشم» و «سیه زلف» دگر کیست؟
یاد تو چرا باز به رویی دگر افتاد؟

این بار کمی بحث فراتر ز جدل رفت
آینده ی رؤیایی ما در خطر افتاد

گفتم تو گمان کن که شدی همسر حافظ
گفتا همه بدبختی از آن بدگهر افتاد

او بوده بهانه که شما خیره سران را
نقل لب و چشم و قد و ساق و کمر افتاد

ای بشکند این دست که با بیش و کمت ساخت
افسوس ز عمری که به پایت هدر افتاد

جز خون جگر از هنرت چیست نصیبم؟
سوزی سخنش داشت که در جان شرر افتاد

گفتم زدی آتش به دلم، طعنه زنان گفت
آتش به حرمخانه ی شاه قجر افتاد

وقتی که هوو هست رقیب تو اقلّاً
دانی که سر و کار تو با یک نفر افتاد

بسیار قسم خوردم و او نیز به پاسخ
هر بار به نفرین و به آه جگر افتاد

عمری به گمانم که هنرمند و ادیبم
آن گونه ادب کرد که از سر هنر افتاد

بی چاره اساطیر ادب پس چه کشیدند
با آن همه اشعار که ما را خبر افتاد

حافظ که چه شب ها به در میکده خوابید
یا مولوی از ترس زنش در سفر افتاد

ما غرق خیالات، از آن «قند فراوان»
یک ذرّه چشیدیم، که آن هم «شِکر»! افتاد

بدرود «غزل»!؛ وای نه؛ نام تو زنانه است
شاید به همین نام مرا دردسر افتاد

امیرحسین مانیان


خبر


همون طور که می دانید دویستمین بست امروز در سایت گذاشته 

واما سه خبر خیلی مهم

١قراره بترکونیم(درادامه جز به جز در جریان قرار گیرید)

٢قراره وبلاگ سازماندهی شه (در ادامه توضیح دادم)

٣نظراتتون کم شده من به همین ها دل خوشم (این توضیح نداره)

  ادامه مطلب ...