فان کده
فان کده

فان کده

پسر سمج

یه پدر و پسر تو اتوبوس نشسته بودن ...

پدره به پسرش گفت : اون آقا کچله رو میبینی؟ برو یکی بزن پس کلش و برگرد

پسره هم رفت یکی زد پشت گردنش و گفت : سلام اصغر کچل !!!

کچله هم میگی : اصغر کچل دیگه کیه برو بابا !

پسره بر میگرده پیش باباش ...

باباش بهش گفت اگه یه بار دیگه زدی پس کلش واست ساندویچ میخرم !

پسره دوباره رفت محکم کوبید تو سر یارو !

کچله برگشت گفت : باز چرا زدی ؟ :|

پسره گفت :خدایی تو اصغر کچل نیستی؟؟؟

میگه : نه والا نه به پیر نه به پیغمبر دست از سرم وردار !

پسره هم بر میگیرده پیش باباش!

کچله هم میبینه هی داره کتک میخوره میره صندلی اول کنار راننده میشینه ...

پسره هم برگشت پیش باباش..   

باباش بهش گفت پسرم اگه یه بار دیگه زدی تو سرش واست یه دوچرخه ی توپ می خرم !

پسره هم خودشو میرسونه به صندلی اول و شـَـتـَــرق میزنه تو سر کچله و میگه :

عه ! اصغر کچل تو نشستی اینجا ؟؟؟؟ یه ساعته دارم اون بیچاره رو میزنم 
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد